• خانه 
  • تماس  
  • ورود 

سه مزار برای یک شهید

07 اسفند 1390 توسط خدادادی
محمد حسن شريف طبع (شريف قنوتي) فرزند محمود، سال ۱۳۱۳ در منطقه اروند كنار از توابع شهرستان آبادان متولد شد.
در دوران كودكي، پر جنب و جوش و فعال بود و براي آموزش قرآن به كتب خانه رفت. با علاقه و استعداد زياد در سن ۶ سالگي قرآن مجيد را ختم كرد و پدرش به شكرانه آن جشن قرآن گرفت و وليمه داد.
پس از گذراندن دوران ابتدايي وارد حوزه علميه شد تا رسيدن به درجه اجتهاد به تحصيل پرداخت.
خانم فاطمه حكمتي، همسرش مي گويد: «زندگي مشتركمان را در نهايت سادگي و به دور از تجملات و زرق وبرق مرسوم و به دور جشن ها و ميهماني هاي آن چناني و با سادگي با دنيايي از محبت و صفا شروع كرديم».
با شروع مبارزات منتهي به انقلاب به رهبري امام خميني، قنوتي مبارزه را علنا پيگيري كرد و اعلاميه ها و رساله امام را با همرزمانش در بين مردم، پخش مي كرد و شب ها در منزل دوستانش جلسه تشكيل مي دادند.
كم كم خطر بزرگي براي رژيم به حساب مي آمد. مأموران ساواك اردكان او را دستگير كردند و به ساواك منطقه شيراز تحويل دادند. در بين راه از او مي خواهند كه لباس روحاني را از تن بيرون آورد ولي او از اين عمل سرباز زده و به مأموران مي گويد: «بزرگ ترهايتان از اين لباس و روحانيت وحشت دارند، شما كه جاي خود داريد.»
ساواك از او مي خواهد كه ندامت نامه بنويسد ولي او مي گويد: «من كاري نكرده ام كه پشيمان باشم. تا اينكه بر اثر سر و صدايي كه عشاير شيراز به راه مي اندازند، ساواك مجبور به آزادي او مي شود و او را ممنوع المنبر مي كنند. خانم فاطمه حكمتي، همسرش مي گويد: «او در پايين منبر مي نشست و سخنراني مي كرد.»
شيخ شريف، همگام با فعاليت هاي سياسي، فعاليت هاي علمي نيز داشت و حدود ۱۳ جلد كتاب، از جمله كتاب هاي “اهداف قيام امام حسين” و “كشكول شيخ شريف” كه هنوز به چاپ نرسيده، از او به يادگار مانده است.
وي در طول زندگي مجبور شد بارها نام مستعار براي خود برگزيند، تا ساواك او را شناسايي نكند. ايشان به نام هاي مستعار قنواتي نژاد، شريف طبع، شريف قنوتي و اسلامي، شهرت داشت.
حجت الاسلام شريف قنوتي، به عنوان نماينده حضرت امام در اردكان و حومه انتخاب شده و وجوهات شرعي مردم را دريافت كرده و به شهرهاي قم و نجف ارسال مي كرد. پس از شهادت آيت الله سعيدي، به دليل فعاليت هاي سياسي، دوباره ساواك او را دستگير كرد و در دادگاه نظامي شيراز محكوم به اعدام شد. ولي چنان برخورد ارشادي با عوامل نظام داشت، كه حكم اعدامش لغو شد.
شريف قنوتي در ۱۵ محرم ۱۳۵۷، همراه با ديگر زندانيان سياسي آزاد شد. با پيروزي انقلاب و با شروع جنگ تحميلي، او اولين ستاد كمك رساني به مناطق جنگي در بروجرد تشكيل داد و جزو اولين گروه داوطلب، از همان ستاد به خوزستان اعزام شد.
سوم مهر ماه ۱۳۵۹ با كاميون هاي آذوقه ي اهدايي مردم، به خرمشهر رفت. در بازگشت از خرمشهر، با تشكيل گروه هايي از جوانان مبارز و غيور بروجرد، و تشكيل گروه هاي چريكي الله اكبر و گروه هاي مقاومت، چندين بار شهر را از خطر سقوط نجات داد.
پس از مدتي، اقدام به تشكيل گروه مبارز “الله اكبر” كرد، اين فعاليت ها و تحركات او را باعث مي شد بعثي براي بعثي ها ستون پنجم به حساب آيد و تلاش كند او را هر طور هست به دام بيندازند.
او علاوه بر فرماندهي محور خرمشهر و هدايت نيروها، مسئوليت تأمين مهمات آنان را بر عهده داشت. مقاومت و روحيه او در بين رزمندگان در خرمشهر، زبانزد همه بود.
۲۴ مهر ۱۳۵۹ شيخ شريف براي رساندن مهمات به رزمندگان رفته بود خط و هنگامي كه به طرف مقر مدافعان خرمشهر بر مي گشت، از پشت سر مورد هدف گلوله دشمن قرار گرفت. بعثي ها با سر نيزه سرش را از بدنش جدا كردند و اين آخر كار نبود. بعثي هاي جنايتكار در اطراف بدن مقدس شيخ شريف به رقص و پاي كوبي پرداختند هلهله مي كردند و فرياد مي زدند: «قتلنا الخميني، قتلنا الخميني، ما خميني را كشتيم…»
روز ۲۴ مهر با خون شيخ و يارانش خرمشهر، خونين شهر شد. جسد مطهر شيخ با حمله مدافعان اسلام از صداميان پس گرفته شد و در روز ۲۷ مهر ۱۳۵۹ آن بدن مطهر با قباي خونين ـ كه حالاكفنش شده بود ـ در قبرستان شهداي آبادان، قطعه شهداي خرمشهر در ميان يارانش غريبانه دفن شد تا براي هميشه مزارش ميعادگاه عاشقان و آزادگان باشد.
اين قدر ياد اين شهيد در دل مردم (اردكان) جاودانه مانده كه يادبودي از شهيد قنوتي در قبرستان شهداي اين شهر ساخته اند. مردم كه همواره براي زيارت قبور شهدا مي روند، نخست به زيارت مزار شهيد قنوتي مي روند.
شهيد شريف قنوتي در بهشت شهداي بروجرد و در ميان خيل مقدس شهدا سنگ يادبودي براي زيارت عاشقان خود دارد، ولي مدفن اصلي اين شهيد بزرگوار همان گونه كه گفته شد، در گلزار شهداي آبادان است؛ جايي كه شهداي گمنام قبر آن بزرگوار را در بر گرفته اند.
شهيد حجت الاسلام محمد حسن شريف طبع (قنوتي)، در قسمتي از وصيت نامه اش، چنين مي گويد: «امروز، روز امتحان است. براي خدا كار كنيد؛ و خود را به سختي بيندازيد و جسمتان را پرورش ندهيد، كه اين جسم فاني است و روزي به زير خاك مي رود. شهادت، سعادتي است كه نصيب هر كسي نمي شود. خون پاك و مطهر مي خواهد.»
پيكر پاك اين شهيد، پس از تشييع در گلزار شهداي آبادان به خاك سپرده شد.

منبع اصلي: فرهنگنامه جاودانه هاي تاريخ، دفتر هجدهم، نشر شاهد بهمن ماه 1390
 1 نظر

آموزش نارنجک

07 اسفند 1390 توسط خدادادی

شلمچه بودیم! شیخ مهدی می‌خواست آموزش پرتاب نارنجک بده. گفت: «بچه‌ها! خوب نگاه کنید. محمد! حواست اینجا باشه. احمد! این‌جوری نارنجک رو پرتاب می‌کنند. خوب نگاه کنید تا خوب یاد بگیرید. خوب یاد بگیرید که یه وقتی خودتون یا یه زبون بسته‌ای رو نفله نکنید.

من توی پادگان، بهترین نارنجک‌زن بودم. اول، دستتون رو می‌ذارین اینجا». بعد شیخ مهدی ضامن رو کشید و گفت: «حالا اگه ضام رو رها کنم. در عرض چند ثانیه منفجر می‌شه».

داشت حرف می‌زد و از خودش و نارنجک‌پرانی‌اش تعریف می‌کرد که فرمانده از دور داد زد: «آهای شیخ مهدی! چیکار می‌کنی؟» شیخ مهدی یه دفعه ترسید و نارنجک رو پرت کرد.

نارنجک رفت و افتاد رو سر خاکریز. بچه‌ها صاف ایستاده بودند و هاج و واج نارنجک رو نگاه می‌کردند که حاجی داد زد: «بخواب برادر! بخواب!» انگار همه رو برق بگیره، هیچکس از جاش تکان نخورد. چند ثانیه گذشت. همه زل زده بودند به سر خاکریز که نارنجک قل خورد و رفت اون طرف خاکریز و منفجر شد.

شیخ مهدی رو به بچه‌ها کرد و گفت: هان! یاد گرفتید! دیدید چه راحت بود!» فرمانده خواست داد بزند که یه دفعه‌ای صدایی از پشت خاکریز اومد که می‌گفت: «الله اکبر! الموت لصدام!»

بچه‌ها دویدن بالای خاکریز ببینن صدای کیه؟ دیدند یه عراقی، زخمی شده و به خودش می‌پیچه. شیخ مهدی، عراقی رو که دید، داد زد: «حالا بگویید شیخ مهدی کار بلد نیست!؟ ببینید چیکار کردم!

منبع:هیئت رزمندگان اسلام

 1 نظر

آیا واقعا خداوند عادل است؟

07 اسفند 1390 توسط خدادادی

 

زنى به حضور حضرت داوود (علیه السلام ) آمد و گفت : اى پیامبر خدا پروردگار تو ظالم است یا عادل؟ داوود (علیه السلام ) فرمود: خداوند عادلى است که هرگز ظلم نمى کند.

سپس فرمود: مگر چه حادثه اى براى تو رخ داده است که این سؤال را مى کنى؟ زن گفت : من بیوه زن هستم و سه دختر دارم ، با دستم، ریسندگى مى کنم ، دیروزشال بافته خود را در میان پارچه اى گذاشته بودم و به طرف بازار مى بردم، تا بفروشم، و با پول آن غذاى کودکانم را تهیه سازم، ناگهان پرنده اى آمد و آن پارچه را از دستم ربود و برد، و تهیدست و محزون ماندم و چیزى ندارم که معاش کودکانم را تامین نمایم .

 

هنوز سخن زن تمام نشده بود، در خانه داوود را زدند، حضرت اجازه وارد شدن به خانه را داد، ناگهان ده نفر تاجر به حضور داوود (علیه السلام ) آمدند، و هر کدام صد دینار (جمعا هزار دینار) نزد آن حضرت گذاردند و عرض کردند: این پولها را به مستحقش بدهید.

حضرت داوود (علیه السلام ) از آن ها پرسید: علت این که شما دست جمعى این مبلغ را به اینجا آورده اید چیست ؟

عرض کردند : ما سوار کشتى بودیم ، طوفانى برخاست ، کشتى آسیب دید، و نزدیک بود غرق گردد و همه ما به هلاکت برسیم ، ناگهان پرنده اى دیدیم ، پارچه سرخ بسته اىبه سوى ما انداخت ، آن را گشودیم ، در آن شال بافته دیدیم ، به وسیله آن ، موردآسیب دیده کشتى را محکم بستیم و کشتى بى خطر گردید و سپس طوفان آرام شد و به ساحل رسیدیم ، و ما هنگام خطر نذر کردیم که اگر نجات یابیم هر کدام صد دینار، بپردازیم ، و اکنون این مبلغ را که هزار دینار از ده نفر ما است به حضورت آورده ایم ، تا هر که را بخواهى، به او صدقه بدهى.

حضرت داوود (علیه السلام ) به زن متوجه شد و به او فرمود: پروردگار تو در دریا براى تو هدیه مى فرستد، ولى تو او را ظالم مى خوانى؟ سپس ‍ هزار دینار را به آن زن داد، و فرمود: این پول را در تامین معاش کودکانت مصرف کن، خداوند به حال و روزگار تو، آگاهتر از دیگران است.

منبع: امالى شیخ- مطابق نقل المخازن، ج 1، ص 60.

 2 نظر

از نظر قرآن،بهترین نحوه ابراز شادی مشروع چیست؟

07 اسفند 1390 توسط خدادادی


از نشانه‌هاي مؤمن داشتن چهره‌اي شادمان و با طراوت است‌. حضرت اميرالمؤمنين علي‌مي‌فرمايد: “المؤمن بشره في وجهه و حزنه في قلبه‌; مؤمن را شادماني در چهره و اندوه در دل است يعني اندوه خود را پنهان مي‌كند."(نهج‌البلاغه‌، حكمت 333.) و در سخني ديگر مي‌فرمايد: “شادي تو براي چيزي باشد كه در آخرت مفيد است و اندوه تو براي از دست دادن چيزي از آخرت باشد."(همان‌، نامة 22.) حضرت صادق‌مي‌فرمايد: “شادماني در سه خصلت است‌: در وفاي به عهد و مراعات حقوق ديگران و در سختي‌ها به ياري ديگران برخاستن‌."(ميزان الحكمة‌، حديث شمارة 8451.) از سوي ديگر خوشحال كردن مؤمنان و شاد نمودن آنان است و شادي خواهي و اندوه ستيزي در تعاليم اسلامي جلوة ويژه‌اي دارد. در روايتي مي‌خوانيم كه پيامبر اسلام‌فرمود: “من سرّ مؤمناً فقد سرّني و من سرّني فقد سرّ الله; هر كس مؤمني را مسرور نمايد من را مسرور ساخته است و هر كس مرا خرسند سازد خدا را خرسند ساخته است‌."(سفينة البحار، شيخ عباس قمي‌، ج 4، ص 125، دارالاسوة‌.) ذكر چند نكته در اين مورد قابل توجه است‌:
الف‌) وسيله‌اي كه براي شاد نمودن ديگران استفاده مي‌شود بايد وسيلة صحيح و مباح باشد.(ر.ك‌: سيري در سيره نبوي‌، شهيد مطهري‌، ص 118، 119 و 133، انتشارات صدرا.)
نمي‌شود مسخره كردن و دست انداختن ديگران را وسيلة خنده و شادي ديگران قرار داد; اين نه تنها ثوابي ندارد، بلكه گناهي بزرگ است‌. شاد كردن ديگران تنها به گفتن فكاهي و سخنان خنده‌دار نيست‌، بلكه زيباترين شيوه براي شادي ديگران اين است كه غمي از دل مؤمني برداشته شود و اگر مشكلاتي دارد در رفع آن به او كمك كنيم‌.
ب‌) شادماني ممدوح از ديدگاه قرآن‌:
شادماني مؤمنان به جهت‌: 1. امتثال امر خدا; 2. به دست آوردن فضل و رحمت الهي‌; 3. نزول وحي‌; 4. كارهاي پسنديده‌; 5. توجه به خداوند; 6. زهد; 7. قناعت‌; 8. رضايت‌مندي با توجه به قضا و قدر الهي‌; 9. نماز سر وقت و… از مواردي است كه مدح شده است‌.(ر.ك‌: قرآن مجيد، روم‌، 4; يونس‌، 58; رعد، 36; حديد، 23 و… .)
نيز شوخي و مزاح و خنداندن و شاد كردن ديگران با خواندن سرودها و اشعاري كه به دور از لغو و بيهوده‌گرايي باشد، سيره عملي آنان بوده است‌.(ر.ك‌: ميزان الحكمة‌، محمد محمدي ري‌شهري‌، ترجمة حميدرضا رستمي‌، ج 11، ص 5546، دارالحديث / خنده‌، شوخي‌، شادماني‌، احمد لقماني‌، ص 58، نشر عطر سعادت‌.)
ج‌) يكي از راه‌هاي ادخال سرور و مزاح و شوخي‌هاي مناسب و مشروع‌
امام صادق‌در رابطه با آيه شريفة “وَ الَّذِين‌َ يُؤْذُون‌َ الْمُؤْمِنِين‌َ وَ الْمُؤْمِنَـَت‌ِ بِغَيْرِ مَا اكْتَسَبُواْ فَقَدِ احْتَمَلُواْ بُهْتَـَنًا وَ إِثْمًا مُّبِينًا; (احزاب‌، 58) مي‌فرمايد: “براي كسي كه در ]محافل و مجالس و…[ ادخال سرور كند، هزار هزار حسنه است‌."(اصول كافي‌، كليني‌;، ج 2، ص 196، دارالتعارف للمطبوعات‌.)
البته بايد توجه كرد كه در روايات‌، زياد خنديدن و با قهقهه خنديدن‌، مذمت و به لبخند زدن به هنگام خنده و شادي سفارش و تأكيد شده است‌.(ر.ك‌: بحارالانوار، همان‌، ج 16، ص 392.)
نتيجه آن‌كه‌: اگر جشن‌، سرور و شادماني كه به منزلة زنگ تفريح به حساب مي‌آيد، انسان را به هدف‌نهايي آفرينش نزديك كند، پسنديده و در غير اين صورت ناپسند است‌.

 نظر دهید »

سودمند ترین تاجر

07 اسفند 1390 توسط خدادادی
امام باقر عليه السلام از خداوند متعال نقل كرده كه حضرت حق مي فرمايد: سوگند به عزت و جلال و عظمت و ارتفاع مكانم، هر بنده‏ اى كه رضاى مرا بر هواى نفس خود مقدم بدارد، جلو همه سختيهاى او را مي گيرم و زمين و آسمان را ضامن روزى او مي كنم و من تجارت او را از همه تجارت‏ كنندگان سودمندتر مي ‏نويسم (يعنى همه اعمالش براى آخرت و دنيايش سودمندتر مي شود)
الجواهر السنية فى الاحاديث القدسية ص 629
 نظر دهید »

احادیث اخلاقی

06 اسفند 1390 توسط خدادادی

1، تير زبان

قال اميرالمؤ منين عليه السلام :
«احذروااللسان فانه سهم يخطى»
از زبان بترسيد به درستى كه آن تيرى است بسيار خطا رونده .

2، نشانه هاى تقوى

قال اميرالمؤ منين عليه السلام :
«ان للتقوى علامات : الخوف من الجليل ، و العمل بالتنزيل ، و القناعة بالقليل ، و الاستعداد ليوم الرحيل» .
چهار چيز علامت تقوى است : خوف از خدا، عمل به قرآن ، قناعت به كم ، آمده بودن براى مرگ و روز رحلت .


3، انسان با انصاف

قال اميرالمؤ منين عليه السلام :
«المنصف كريم و الظالم لئيم»
انسان با انصاف بزرگوار و كريم است ، و شخص ظالم پست و فرومايه است .

4، راستى رستگارى

قال اميرالمؤ منين عليه السلام :
«الصدق نجاح و الكذب فضاح» .
راستگويى موجب نجات است و دروغگويى سبب رسوايى است .


5، عزت علم

قال اميرالمؤ منين عليه السلام :
«العلم عز و الطاعة حرز.»
علم عزت مى آورد و اطاعت در پناه خدا بودن است .


6، سربلندى قناعت

قال اميرالمؤ منين عليه السلام :
«عز من قنع ، ذل من طمع ».
عزت در قناعت است و خوارى در طمع است .

7، تواضع تعالى بخش

قال اميرالمؤ منين عليه السلام :
«التواضع يرفع و التكبر يضع»
تواضع آدم را بالا مى برد، و تكبر انسان را كوچك و پست مى كند.

8، عنايت توفيق

قال اميرالمؤ منين عليه السلام :
«التوكل كفاية ، والتوفيق عناية»

كسى كه توكل بر خدا كند خداوند او را كفايت مى كند و به هر كس به خداوند عنايت فرمايد توفيقش مى دهد.

9، عبادت انديشه

قال اميرالمؤ منين عليه السلام :
«الشكر زيادة والكفر عبادة» .
شكر نعمت روزى را زياد مى كند، و فكر خوب در صنع خداوند عبادت است .

10، دافعه ترشروئى

قال اميرالمؤ منين عليه السلام :
«البشر مبرة ، العبوس معرة»
خوشروئى نيكوئى است در بين مردم ، و ترشروئى زشتى و باعث جدائى است .

11، زيور عقل

قال اميرالمؤ منين عليه السلام :
«العقل زين والحمق شين»
عقل زينت آدم است ، و حماقت نادانى و زشتى است .

12، زينت انسان

قال اميرالمؤ منين عليه السلام :
«العقل زينة الانسان و الصدق امانه اللسان».

عقل زينت انسان ، و راستگوئى امانت زبان است .

13، سرچشمه عقل

قال اميرالمؤ منين عليه السلام :
«التواضع راءس العقل و التكبر راءس الجهل ».
تواضع سرچشمه عقل است و تكبر سر منشاء جهل و نادانى .

14، عوامل سرزنش

قال اميرالمؤ منين عليه السلام :
«اربع تشين الرجل : البخل والكذب والشره وسو الخلق»
چهار چيز از صفات سرزنش آور آدم است : بخل ورزيدن ، دروغ گفتن ، حرص خوردن و بد خلقى .

15، خير دنيا و آخرت

قال اميرالمؤ منين عليه السلام :
«اربع من اعطيهن فقد اعطى خير الدنيا و الآخرة : صدق حديث ، و اداء امانة ، و عفة بطن ، و حسن خلق»
چهار چيز را خدا به هر كسى عطا كند خير دنيا و آخرت را به او عطا كرده است : راست گوئى ، ادا كردن امانت ، شكم را نگاه داشتن از غذاهاى شبه ناك و اخلاق نيكو داشتن .



16، نتيجه عقل

قال اميرالمؤ منين عليه السلام :
«العاقل من عقل لسانه الا عن ذكر الله ».
عاقل كسى است كه زبان خود را مهار كند، مگر از ذكر خداوند.

17، هوشمندى عاقل

قال اميرالمؤ منين عليه السلام :
«العاقل من لا يضيع له نفسا فيما لا ينفعه»
عاقل كسى است كه ضايع نمى كند يك نفس از عمر خود را در چيزيكه نفع باو نميدهد.


18، بهترين عمل

قال اميرالمؤ منين عليه السلام :
«الاخلاص خيرالعمل»
بهترين كارها خلوص نيت در عمل است .

19، اسرار نابود كننده

قال اميرالمؤ منين عليه السلام :
«الاقتصاد ينمى اقليل و الا سراف الجزيل»
ميانه روى ، مال كم را زياد مى كند و اسراف مال زياد را نابود مى كند.




 نظر دهید »

پزشکی در قران

06 اسفند 1390 توسط خدادادی

تقدم میوه بر گوشت

خداوند کریم در قرآن مجید، هر بار که از میوه و گوشت به عنوان مواد خوراکی انسان سخن به میان می‌آورد، ابتدا از میوه سخن می‌گوید آنگاه از گوشت. بنا به توصیه‌ی شرع مقدس اسلام، بهتر است میوه را قبل از غذا تناول کرد و این نکته‌ای است که امروزه علم پزشکی به آن پی برده و آن را توصیه می‌کند.

فرمایش پیامبر اکرم «صلی الله علیه و آله و سلم» هم در این زمینه که افطار روزه با خرما برای بدن برکت دارد و ثواب زیادی هم برای آن قائل شده‌اند به همین دلیل است.

خوردن میوه قبل از غذا اثرات بسیار مفیدی برای بدن دارد و خواصّ میوه از قبیل تأثیر ویتامین‌ها و اثرات تصفیه‌ی دستگاه گوارشی و بدن از میکروب‌های زاید و برقراری تعادل فیزیولوژیکی در ترکیبات خون و امثال آن، با معده‌ی خالی بیشتر ظاهر می‌شود تا بعد از غذا و معده‌ی پر.

قرآن مجید در آیات بیست و بیست و یک سوره‌ی مبارکه‌ی «واقعه» می‌فرماید:

(وَ فَاکِهَةٍ مِمّا یَتَخَیَّرونَ* وَ لَحمِ طَیرٍ مِمّا یَشتَهُونَ)؛ یعنی «و میوه‌ی خوش برگزینند و از گوشت مرغان که مایل هستند.»

و همچنین در آیه‌ی بیست و دو سوره‌ی مبارکه‌ی «طور» می‌فرماید: (وَ اَمدَدناهُم بِفاکِهَةٍ وَ لَحمٍ مِمّا یَشتَهونَ)
قرآن

«یعنی: و بر بهشتیان از هر نوع میوه و گوشت که مایل باشند بیفزاییم.»

در آیات سیزده و چهارده سوره‌ی «نحل» هم به همین شکل، خداوند کریم، میوه را بر گوشت مقدم داشته است.

خوردن میوه قبل از وعده‌های غذا، در برگیرنده‌ی فواید بهداشتی بسیاری است. میوه دارای مواد قندی ساده و سهل‌الهضمی است که به سرعت جذب بدن می‌شود. زیرا امعاء، این مواد قندی ساده را در مدت کوتاهی که از چند دقیقه تجاوز نمی‌کند، جذب می‌نماید و موجب برطرف شدن عوارض گرسنگی و نیاز بدن به مواد قندی می‌شود. در حالی که اگر معده خود را از انواع مختلف مواد غذایی انباشته کند، حداقل سه ساعت طول می‌کشد تا مواد غذایی موجود در غذا، جذب بدن شود. عوارض گرسنگی، نزد این افراد مدت بیشتری طول می‌کشد مواد قندی ساده علاوه بر سهل الهضم بودن، منبع انرژی مناسبی برای تمام سلول‌های بدن هستند و از جمله سلول‌هایی که به سرعت از این مواد قندی استفاده می‌کنند، همین دیواره‌ی امعاء و پرزهای روده‌هاست که پس از دریافت مواد قندی آمادگی پیدا می‌کنند تا وظیفه‌ی خود را در جذب سایر موادّ غذایی مفید، به نحو احسن انجام دهند. به علاوه خداوند کریم در کلّ قرآن، وقتی می‌خواهند نعمت‌های غذایی خود را به رخ مردم کشیده و آن‌ها را متذکّر شوند، بیشتر از میوه‌ها یاد می‌کنند تا از گوشت. و این می‌رساند که میوه‌ها از نظر غذایی در رشد و سلامتی انسان مفیدترند.


 2 نظر

خواص لیکوپن

06 اسفند 1390 توسط خدادادی

مطالعات متعدد ثابت کرده است مصرف مقادیر زیاد  لیکوپن موجب کاهش حملات قلبی و سرطان هایی مثل سرطان پروستات، سینه، ریه، معده، لوزالمعده، روده ، دهان و گردن مبتلا می شود. لیکوپن ( Lycopene  )  یک رنگدانه ی کاروتنوییدی به رنگ قرمز روشن و مسئول تولید رنگ قرمز در گوجه فرنگی میباشد.

گوجه فرنگی، گریپ فروت صورتی، پرتقال قرمز، و هندوانه نیز حاوی مقادیری از لیکوپن میباشند.  لیکوپن فراوان ترین کاروتنویید موجود در بدن انسان می باشد. نام لیکوپن از کلمه ی Solanum lycopersicum که نام یک گونه ی گوجه فرنگی می باشد بر گرفته شده است.

لیکوپن را یکی از انواع کاروتینوئیدها (رنگدانه های گیاهی) است . برخی از انواع کاروتینوئیدها پس از مصرف می توانند به ویتامین A تبدیل شوند که لیکوپن از این خاصیت مستثنی بوده و دارای خاصیت آنتی اکسیدانی است.

پژوهش ها نشان می دهد مقدار زیادی از فواید فیکوکمیکال (خواص شیمیائی مربوط به گیاهان) میوه‌ها و سبزی‌ها در خاصیت آنتی‌اکسیدان آنها می‌باشد که بدن انسان از آنها جهت ترمیم تمام خساراتی که توسط رادیکال‌های آزاد در بدن ایجاد شده استفاده می‌کند.

لیکوپن موجود در گوجه فرنگی، یک آنتی کسیدان قوی می باشد که خطر ابتلاء به سرطان را کاهش می دهد. همچنین از تبدیل  LDL – کلسترول مضر در بدن به  LDL اکسیده ( که در سرخرگ ها پلاکت ایجاد می کند ) ، جلوگیری کرده و بدینوسیله از حملات قلبی پیشگیری می کند.

خواص آنتی اکسیدانی لیکوپن از آفتاب سوختگی نیز جلوگیری می کند.

 نظر دهید »

امام خامنه ای

06 اسفند 1390 توسط خدادادی

 

• غربی‌ها با سه کلیدواژه‌ی آزادی، دموکراسی، و حقوق بشر افکار عمومی را اداره می‌کردند. شرقی‌ها با دو کلیدواژه‌ی مبارزه‌ی پرولتاریا با امپریالیسم و برابری. امام پنج کلیدواژه‌ی قرآنی را در مقابل آن پنج کلیدواژه قرار دادند.
• اصل «امامت‌محوری» مهم‌ترین کلیدواژه بود. سیستم امت-امامت حرف جهانشمول اسلامی بود که در عرصه‌ی سیاست احیا شد.
• ده سال هر کاری کردیم، یک رسانه‌ی غربی پیدا شود که بگوید «امام خمینی»، نشد! همه می‌گفتند «آیت‌الله خمینی».
• سال 59 به یکی از اساتید یهودی آلمان گفتم «استاد! چرا رسانه‌های شما نمی‌گویند امام خمینی؟». خنده‌ای کرد و گفت «آخر ما بعضی چیزها را متوجه شدیم!». کیف‌اش را باز کرد و یک کتاب درآورد. ترجمه‌ی آلمانی کتاب «ولایت فقیه» امام بود. گفت «آقای خمینی یک تئوری جهانی دارد. وقتی ما بگوییم “امام"، ایشان بین کشورهای دنیا شاخص می‌شود. چون کلمه‌ی “امام” قابل ترجمه نیست. ولی وقتی بگوییم “رهبر"، این کلمه در فرهنگ غرب بار منفی دارد. دیگر ما ایشان را کنار استالین و موسیلینی و هیتلر قرار می‌دهیم. کلمه‌ی “رهبر” به نفع ما و کلمه‌ی “امام” به نفع آقای خمینی است. از طرف دیگر اگر ایشان یک جایگاه دینی دارد، ما به ایشان می‌گوییم “آیت‌الله"، اما “امام” یک بار معنوی دارد! از طرفی ایشان آن طور می‌شود امام امت اسلامی که مسلمان‌های دنیا را دور خودش جمع بکند!». با این صراحت این را به من گفت.
• یک رسانه‌ی غربی یا شرقی را پیدا نمی‌کنید که گفته باشد «امام خمینی». آن موقع ما امتحان کردیم رسانه‌های غربی آیا می‌پذیرند ما یک آگهی بدهیم به نام «امام خمینی»؟ می‌خواستیم 60،000 مارک بدهیم که یک آگهی چاپ کنند، قبول نکردند!
• شهریور 58 که در مجلس خبرگان قانون اساسی شهید بهشتی کلمه‌ی امامت را در قانون اساسی گذاشت، ریاست آن مجلس با آقای منتظری بود. امام خمینی گفت شما نمی‌توانی مجلس را اداره کنی، برو کنار، آقای بهشتی اداره کند. وقتی شهید بهشتی آمد اصل پنجم را مطرح کند که ولی فقیه نائب امام زمان و امام امت اسلامی است، کشور ریخت به هم. بازرگان اعلام استعفای دسته‌جمعی دولت را کرد. امیرانتظام اعلام کرد که مجلس خبرگان قانون اساسی باید منحل شود. سر یک کلمه کشور ریخت به هم!
• امامت‌محوری، امّت‌گرایی، عدالت‌گستری، و دوقطبی مستکبرین-مستضعفین اساس تئوری امام خمینی بود.
• امام خمینی از دنیا رفتند. آقای هاشمی رفسنجانی آمدند پنج روز بعد از رحلت امام خمینی در دومین خطبه‌ی اولین نمازجمعه‌ی بعد از رحلت امام، راجع به ولایت فقیه دو جمله گفتند. یک : «ما نمی‌خواهیم بعد از رحلت امام خمینی به جانشی ایشان “امام” بگوییم». این همه دعوا داشتیم با شرق و غرب؛ امام حاضر شد شهید بهشتی را قربانی کند برای این کلمه؛ قانون اساسی پنج بار روی امامت ولی فقیه تأکید کرده، امام این را از سال 48 مطرح کرده، شما می‌گویی نمی‌خواهیم؟ به اسم اعزاز امام خمینی گفتند به جانشین‌اش نمی‌گوییم امام! انگار یکی به شما بگوید من چون خیلی شما را دوست دارم، افکار شما را می‌خواهم با شما دفن کنم! جمله‌ی دوم‌شان این بود : «خبرگان مرجع تعیین نکرده است». یعنی جانشین امام خمینی نه مرجع است و نه امام.
• وقتی ایشان جای «امام» گذاشت «رهبر»، «امّت» شد «ملّت». یعنی عملاً سیستم ملت-رهبر انگلیسی‌ها را پذیرفتیم و سیستم امت-امامت امام خمینی را کنار گذاشتیم. وقتی «امّت» شد «ملّت»، عناصر امّت یعنی «خواهران و برادران قرآنی» -که وظایفی مثل امر به معروف و نهی از منکر نسبت به هم دارند، تبدیل شدند به عناصر ملت یعنی «شهروند» و « هموطن».
• اما کلمه‌ی سوم یعنی «عدالت»؛ مقدس‌ترین کلمه‌ای که آقای هاشمی در دوران ریاست‌جمهوری‌شان ابداع و به تحمیل کردند به نظام اسلامی، کلمه‌ی «توسعه» بود. فرق عدالت و توسعه این بود که «عدالت» را خدا و پیغمبر (ص) و علی مرتضی (ع) تعریف می‌کنند، اما «توسعه» را صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی و صهیونیست‌های عالَم.
• در عرصه‌ی بین‌الملل هم دو کلیدواژه‌ی قرآنی «مستکبرین» و «مستضعفین» را ایشان اصلاح کردند و گفتند «مستکبرین» فحش و توهین‌آمیز است! به جایش بگوییم «قدرت‌های جهانی»! خب وقتی گفتی «مستکبرین» باید با آن‌ها «مبارزه» کنی، اما وقتی گفتی «قدرت‌های جهانی» باید با آن‌ها «تعامل» کنی. «مستضعفین» را هم کردند «قشر آسیب‌پذیر»؛ یعنی آدم‌های بی‌عرضه‌ای که خودشان پذیرای آسیب‌اند!
• پنج کلیدواژه‌ی قرآنی امام خمینی که اساس گفتمان نهضت اسلامی بود، توسط ایشان تغییر پیدا کرد به همان کلیدواژه‌هایی که دشمنان می‌خواستند.
• تا موقعی که کلیدواژه‌های قرآنی امام خمینی که رأس آن‌ها امام بودن ولی فقیه است- احیا نشود، هر کاری که بکنیم، وصله‌پینه کردن است.
• شما هر لعنی که به …… بکنید، این قدر جگر دشمنان نمی‌سوزد که بگویید «امام خامنه‌ای».
• مشکلی که هست هم این است که همه می‌گویند «دیگران بگویند ما هم می‌گوییم!». اصولگراها می‌گویند صداوسیما شروع کند، ما هم می‌گوییم! صداوسیما می‌گوید ما که از روحانیون نمی‌توانیم جلو بیفتیم! روحانیون می‌گویند تا مدیران ارشد نظام خودشان نگویند که ما نمی‌توانیم جلوی مردم بگوییم! مدیران ارشد می‌گویند وقتی جوانان انقلابی هم نمی‌گویند، ما بگوییم و هزینه بدهیم؟! و…
• بعضی هم می‌گویند نگوییم چون قبلاً کسی (حشمت‌الله طبرزدی) این کار را کرده و سابقه‌ی خوبی ندارد این کار در ذهن مردم! خب خوب‌ها باید پرچمدار این کار شوند که این کار به اسم آن‌ها ثبت شود و آن سابقه پاک شود.
• آیت‌الله سید محمدباقر حکیم پا می‌شود می‌رود نجف. از آن‌جا نامه می‌نویسد به «حضرت آیت‌الله العظمی امام خامنه‌ای». یک هفته بعد شهیدش می‌کنند. آن مرد بزرگ می‌فهمد که باید از آن‌جا پیغام دهد «امام خامنه‌ای». سید حسن نصرالله می‌فهمد در سخت‌ترین شرایطی که دارد، باید بگوید امام خامنه‌ای! ما اینجا نشسته‌ایم و نمی‌گوییم!
• اگر نعمت خدا را قدر ندانیم، می‌فرماید «انّ عذابی لشدید». روز قیامت هم آن‌جا ندا داده می‌شود که «وقفوهم انّهم مسئولون، ما لکم لا تناصَرون». هی حرف را انداختند از این طرف به آن طرف.

 

اللهم احفظ قائدنا الخامنه ای

 نظر دهید »

خواص جوانه گندم

03 اسفند 1390 توسط خدادادی

جوانه گندم چه خصوصیاتی  دارد؟

يك كارشناس تغذيه در يزد گفت: جوانه گندم در درمان ريزش مو و ناراحتي‌هاي پوستي و شادابي پوست موثر است.

“يوسف نقيايي” با اشاره به اين‌كه جوانه‌ها از مواد غذايي هستند كه در گروه سبزيجات محسوب مي‌شوند، اظهار كرد: جوانه گندم سرشار از ويتامين‌ها و املاح معدني است و ارزشي غذايي بالايي دارد؛ تغييرات شيميايي كه در هنگام جوانه زدن رخ مي‌دهد باعث مي‌شود املاح و ويتامين‌ها و پروتئين در آن افزايش يابد.

وي با اشاره به اين‌كه پودر جوانه گندم غني از ويتامين E و B است، اظهار كرد: ويتامين E به عنوان يك آنتي اكسيد محسوب مي‌شود كه در پيشگيري از اكسيده شدن كلسترول مفيد بوده و باعث كاهش بيماري‌هاي قلبي عروقي مي‌شود. همچنين جوانه‌ها داراي فيبر، سلنيوم و فينريوم هستند كه در پيشگيري از ابتلا به انواع سرطان به خصوص سرطان روده موثر شناخته شده‌اند و براي رفع يبوست مفيد هستند.

اين كارشناس تغذيه يادآور شد: جوانه گندم در درمان ريزش مو و ناراحتي‌هاي پوستي و شادابي پوست موثر است و مي‌توان از آن به عنوان ماسك جوانه گندم استفاده كرد. از سوي ديگر بايد حتما جوانه گندم در برنامه غذايي زنان باردار و شيرده كه نياز غذايي بالايي دارند گنجانده شود.

وي افزود: روغني كه در دانه گندم وجود دارد در حين جوانه زدن به صورت اسيد چرب در آمده و قابل هضم مي‌شود.

نقيايي، همچنين مصرف ويتامين B به خصوص B1 در جوانه را براي تعادل سيستم عصبي ضروري دانست و خاطرنشان كرد: اين ماده غذايي براي رفع بي‌خوابي، خستگي و اختلالات عصبي افراد مفيد است.

وي توصيه كرد: در كودكاني كه دچار سوء‌تغذيه هستند، اين ماده غذايي بايد به صورت سوپ يا همراه سالاد در برنامه غذاييشان گنجانده شود.

نقيايي ادامه داد:‌ ويتامين A موجود در جوانه گندم باعث افزايش قوه بينايي، بهبود بينايي و سرعت رشد كودكان مي‌شود. همچنين پتاسيم موجود در آن سبب كاهش و كنترل فشار خون و آهن موجود در آن در رفع كم خوني و فقر آهن موثر شناخته شده است.

وي افزود: ‌در هر 100 گرم از جوانه گندم 367 كالري انرژي، 73 گرم كربوهيدرات، 10 گرم پروتئين،‌3 گرم چربي، 54 ميلي گرم كلسيم، 611 ميلي گرم فسفر، 6.9 ميلي گرم آهن، 671 ميلي گرم پتاسيم و 1.8 گرم فيبر وجود دارد.
اين كارشناس تغذيه با اشاره به نحوه تهيه جوانه گندم، يادآور شد: گندم خوب و تازه را انتخاب كرده و آن را بشوييد. سپس در ظرفي كه آب نيمه گرم دارد خيس كرده و بگذاريد 24 ساعت بماند. سپس، آب آن را دور ريخته و دوباره بشوييد و در بشقاب گودي جا دهيد و روي آن پارچه مرطوب بگذاريد. بعد از 2 روز در تابستان و چهار روز در زمستان، جوانه گندم بدست مي‌آيد.

 1 نظر
  • 1
  • ...
  • 49
  • 50
  • 51
  • ...
  • 52
  • ...
  • 53
  • 54
  • 55
  • ...
  • 56
  • ...
  • 57
  • 58
  • 59
  • ...
  • 70

مدرسه علمیه کوثر زرندیه

یا الله یا رحمن یا رحیم یا مقلب القلوب ثبت قلبی علی دینک
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • اثبات ولايت امام علي (ع)
  • اخبار
    • حوزه
    • سیاسی
    • فرهنگی
  • اخلاقی
  • اطلاعات عمومی
  • اللهم عجل لولیک الفرج
  • امام خامنه ای
  • داستان وشعر
  • دخترانه
  • درد دل
  • دشمن شناسی
  • ریحانه النبی
  • شهدا را یاد کنید حتی با یک صلوات
  • عرفان های نو ظهور
  • عقاید
  • قرآن نسخه ای شفا بخش
  • مذهبی
  • مشاوره ازدواج وخانواده
  • مطالب طنز
  • مناسبت ها
  • مهدویت
  • پزشکی
  • پژوهشي
  • گل گفته ها
  • گنجینه های نور

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

آمار وبلاگ

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس