• خانه 
  • تماس  
  • ورود 

به طلبه جماعت زن نمی دهم!

25 اسفند 1390 توسط خدادادی


جوابم را دادند، خیلی زود، این دفعه دومی است که به خواستگاری می روم. یکی می گفت: به طلبه جماعت زن نمی دهم. آن یکی می گفت: حالا اگر ملبّس نبودید، می شد کاری کرد… دلم خیلی گرفته. خسته شده ام، گوشه و کنایه فامیل کم بود… این مسئله هم شده قوز بالا قوز. احساس می کنم کم آوردم. صبرم تمام شده، اما راهم و هدفم را دوست دارم.

استاد به حرف هایم گوش داد و بدون این که چیزی بگوید، یک انگشتر عقیق به من داد و گفت: برو با این انگشتر سبزی بخر. خیلی تعجب کرده بودم، اما چیزی نپرسیدم. به اولین سبزی فروشی نزدیک مدرسه رفتم، انگشتر را روی میز فروشنده گذاشتم و گفتم: یک کیلو سبزی خوردن! فروشنده انگشتر را برداشت و با تعجب نگاه کرد. با لحن تمسخرآمیزی گفت: پسر جان حالت خوب است؟ برو با هم قد خودت شوخی کن!

به حجره استاد برگشتم و ماجرا را برایش تعریف کردم. استاد گفت: این بار به بازار جواهر فروشان برو و این انگشتر را بفروش. به اولین مغازه جواهر فروشی که رسیدم وارد شدم و انگشتر را روی پیشخوان گذاشتم. جواهر فروش با دقت و وسواس خاصّی انگشتر را زیر و رو کرد. با تعجب فراوان و لبخندی که نمی توانست پنهانش کند گفت: آقا شما این عقیق یمانی را از کجا آورده اید؟ می دانید چقدر نایاب است؟ من چند سال است دنبال چنین چیزی می گردم. قیمتش هر چه باشد می پردازم.

پیش استاد برگشتم و این بار هم ماجرا را تعریف کردم. استاد گفت: با خودت فکر کرده ای چرا سبزی فروش با این انگشتر یک کیلو سبزی نداد در حالی که جواهر فروش حاضر شد چنین بهایی بپردازد؟ عزیزم، بها و ارزش آن انگشتر را جواهر فروش می داند و بس! حالا حکایت توست، خودت را به سبزی فروش نشان می دهی به تو اهمیتی نمی دهد. اما اگر جواهرشناسی را پیدا کنی، زن که خوب است، جانش را هم برایت می دهد!

از آن روز به بعد دیگر احساس خستگی نمی کنم و دیگر دلم نمی لرزد.

نویسنده:فاطمه خوش نما


 3 نظر

اثر سجده

23 اسفند 1390 توسط خدادادی


سجده کردن یکی از برترین نماد های خضوع در برابر پروردگار است ، جدای از اینکه سجده کردن یکی از ارکان نماز به شمار می رود ، این عمل از نظر پزشکی نیز برای بدن فوائدی دارد که در این تاپیک به مهمترین آن اشاره می کنم .





همه ما به سوی خانه کعبه سجده می کنیم ، طبق تحقیقی که کارشناسان زمین شناسی دانشگاه سوربن فرانسه انجام داده اند ، برخی مکان ها بر روی کره زمین دارای انرژی بیشتری است ، خانه کعبه یکی از پر انرژی ترین مکان های جهان به شمار می رود و از آنجا که بر روی راس المسقط عرض جغرافیایی قرار گرفته است ، به همین دلیل انرژی شمالگان که از قطب شمال به سمت قطب جنوب کشیده می شود از این نقطه عبور می کند ، پس بنابراین ما که به سمت این کعبه قرار می گیریم در واقع در مسیر این انرژی قرار می گیریم ،

بدن انسان یک سری سیگنالهایی تولید می کند ، تمام دستگاه عصبی انسان به وسیله این سیگنالها کنترل می شود ، اما با توجه به تراکم سیگنالهای بدن در داخل بدن یک سری سیگنالهای مضر نیز به وجود می آید ، طبق تحقیق محققان ، در حالت سجده تقریبا تمامی سیگنال های مضر بدن انسان در مسیر انرژی شمالگان قرار می گیرد و به طور کامل از بدن دفع می شود .

شاید شما هم دقت کرده باشید افرادی که نماز نمی خوانند معمولا افرادی با روحیه خشن و ناآرام می باشند که یک از مهمترین علل این امر خارج نشدن سیگنال های مضر بدن است ، کسی که نماز نمی خواند و سجده نمی کند در واقع سیگنال های مضر بدنش باقی می ماند و دفع نمی شود و این سیگنالهای اضافی باعث ایجاد حالت های عصبی در افرادی که نماز نمی خوانند می شود ،








"color: #000000;">

در راه خدا دو کعبه آمد حاصل …… یک کعبه صورت است و یک کعبه دل


رو زائر دلهای پریشان می باش ………….. افزون ز هزار کعبه آمد یک دل
 نظر دهید »

چگونه محبوب خداوند شویم؟

23 اسفند 1390 توسط خدادادی

پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم)  می فرمایند:

سه چیز نزد خداوند محبوب است :

نماز اول وقت

خدمت به پدر و مادر

جهاد در راه خداوند.

از خداوند مسئلت داریم ما را در انجام همه اموری که باعث سعادت ما می شود یاری فرماید. « الهی آمین »

پیروز و موفق باشید

 نظر دهید »

محبت نوزاد دوقلو به روایت تصویر

21 اسفند 1390 توسط خدادادی

 2 نظر

داستان مردکور

21 اسفند 1390 توسط خدادادی

روزی مرد کوری روی پله‌های ساختمانی نشسته و کلاه و تابلویی را در کنار پایش
قرار داده بود روی تابلو خوانده میشد: من کور هستم لطفا کمک کنید . روزنامه
نگارخلاقی از کنار او میگذشت نگاهی به او انداخت فقط چند سکه د ر داخل کلاه
بود..او چند سکه داخل کلاه انداخت و بدون اینکه از مرد کور اجازه بگیرد تابلوی
او را برداشت ان را برگرداند و اعلان دیگری روی ان نوشت و تابلو را کنار پای او
گذاشت و انجا را ترک کرد. عصر انروز روز نامه نگار به ان محل برگشت و متوجه شد
که کلاه مرد کور پر از سکه و اسکناس شده است مرد کور از صدای قدمهای او خبرنگار
را شناخت و خواست اگر او همان کسی است که ان تابلو را نوشته بگوید ،که بر روی
ان چه نوشته است؟روزنامه نگار جواب داد:چیز خاص و مهمی نبود،من فقط نوشته شما
را به شکل دیگری نوشتم و لبخندی زد و به راه خود ادامه داد. مرد کور هیچوقت
ندانست که او چه نوشته است ولی روی تابلوی او خوانده میشد:

امروز بهار است، ولی من نمیتوانم آنرا ببینم !!!!!

وقتی کارتان را نمیتوانید پیش ببرید استراتژی خود را تغییر بدهید خواهید دید
بهترینها ممکن خواهد شد باور داشته باشید هر تغییر بهترین چیز برای زندگی است.
حتی برای کوچکترین اعمالتان از دل،فکر،هوش و روحتان مایه بگذارید این رمز
موفقیت است …. لبخند بزنید

 1 نظر

داستان طنز

21 اسفند 1390 توسط خدادادی

داستان طنز میمون و کلاه فروش



کلاه فروشی روزی از جنگلی می گذشت. تصمیم گرفت زیر درخت مدتی استراحت کند. لذا کلاه ها را کنار گذاشت و خوابید. وقتی بیدار شد متوجه شد که کلاه ها نیست. بالای سرش را نگاه کرد. تعدادی میمون را دید که کلاه ها را برداشته اند. فکر کرد که چگونه کلاه ها را پس بگیرد. در حال فکر کردن سرش را خاراند و دید که میمون ها همین کار را کردند. او کلاه را ازسرش برداشت و دید که میمون ها هم از او تقلید کردند. به فکرش رسید… که کلاه خود را روی زمین پرت کند. لذا این کار را کرد. میمون ها هم کلاه ها را به طرف زمین پرت کردند. او همه کلاه ها را جمع کرد و روانه شهر شد.

سالهای بعد نوه او هم کلاه فروش شد. پدربزرگ این داستان را برای نوه اش تعریف کرد و تاکید کرد که اگر چنین وضعی برایش پیش آمد چگونه برخورد کند. یک روز که او از همان جنگل گذشت در زیر درختی استراحت کرد و همان قضیه برایش اتفاق افتاد. او شروع به خاراندن سرش کرد. میمون ها هم همان کار را کردند. او کلاهش را برداشت، میمون ها هم این کار را کردند. نهایتا کلاهش را بر روی زمین
انداخت. ولی میمون ها این کار را نکردند. یکی از میمون ها از درخت پایین آمد و کلاه را از روی زمین برداشت و در گوشی محکمی به او زد و گفت: فکر می کنی فقط تو پدربزرگ داری؟!


گردآوری: مجله آنلاین روزِ شادی

 1 نظر

داستان زن خانه وحکیم

21 اسفند 1390 توسط خدادادی

حکیمی جعبه‌اى بزرگ پر از مواد غذایى و سکه و طلا را به خانه زنى با چندین بچه قد و نیم قد برد.

زن خانه وقتى بسته‌هاى غذا و پول را دید شروع کرد به بدگویى از همسرش و گفت:

شوهر من آهنگرى بود که از روى بى‌عقلى دست راست و نصف صورتش را در یک حادثه در کارگاه آهنگرى از دست داد و مدتى بعد از سوختگى علیل و از کار افتاده گوشه خانه افتاد تا درمان شود.
وقتى هنوز مریض و بى‌حال بود چندین بار در مورد برگشت سر کارش با او صحبت کردم ولى به جاى اینکه دوباره سر کار آهنگرى برود مى‌گفت که دیگر با این بدنش چنین کارى از او ساخته نیست و تصمیم دارد سراغ کار دیگر برود.

من هم که دیدم او دیگر به درد ما نمى‌خورد برادرانم را صدا زدم و با کمک آن‌ها او از خانه و دهکده بیرون انداختیم تا لااقل خرج اضافى او را تحمل نکنیم.

با رفتن او ، بقیه هم وقتى فهمیدن وضع ما خراب شده از ما فاصله گرفتند و امروز که شما این بسته‌هاى غذا و پول را برایمان آوردید ما به شدت به آنها نیاز داشتیم.

اى کاش همه انسان‌ها مثل شما جوانمرد و اهل معرفت بودند!

حکیم تبسمى کرد و گفت: حقیقتش من این بسته‌ها را نفرستادم. یک فروشنده دوره‌گرد امروز صبح به مدرسه ما آمد و از من خواست تا اینها را به شما بدهم و ببینم حالتان خوب هست یا نه!؟ همین!

حکیم این را گفت و از زن خداحافظى کرد تا برود.

در آخرین لحظات ناگهان برگشت و ادامه داد: راستى یادم رفت بگویم که دست راست و نصف صورت این فروشنده دوره گردهم سوخته بود…

گردآوری: مجله آنلاین روزِ شادی

 نظر دهید »

گروهی که خدا خیلی دوستشان دارد

20 اسفند 1390 توسط خدادادی

احسان و نیکوکاری از اموری است که در حوزه عمل اجتماعی و هنجارهای پسندیده قرار می گیرد و یکی از فضیلت های اخلاقی نیز به شمار می رود و هر کسی که از فطرت سالم برخوردار باشد زبان به ستایش و تحسین اهل احسان و نیکوکاران می گشاید. روز مهربانی(متن مجری احسان و نیکوکاری)

در آموزه های قرآنی برای احسان معانی سه گانه ای بیان شده است که یکی از معانی آن ارتباط تنگاتنگی با مسأله ایمان و ارتباط انسان با خدا دارد و در حقیقت در حوزه های شناختی و بینشی و نگرشی معنا و مفهوم می یابد.

در آیات قرآن، نیکی خداوند به بندگان چه در دنیا و آخرت و چه در زمینه نیازهای روحی و روانی یا در حوزه امور مادی به عنوان مصداق احسان شمرده شده است. از این رو قرآن از زبان حضرت یوسف تبیین می کند که رهایی وی از زندان و بازگشت خانواده به سوی او از مصادیق احسان خداوند به آن حضرت بوده است. آن حضرت(علیه السلام) می فرماید: قد اخرجنی من السجن و جاءبکم من البدو من بعد ان نزع الشیطان بینی و بین اخوتی (یوسف آیه 100) در این آیه آمدن خاندان یعقوب(علیه السلام) به سبب جای گزینی زندگی به مصر به جای بادیه نشینی، رهایی آنان از خشک سالی و نیز قحطی به دنبال مرگ احشام، هم چنین پایان دادن به جدایی یوسف(علیه السلام) و خانواده اش نیکی خدا به وی خوانده شده است. (مجمع البیان ج5 ص406 و المیزان ج11 ص 247)

قرآن ثروت و دارایی را نیز مصداقی از نیکی خدا برمی شمارد (قصص آیه 76) و گنج قارون را از زبان بنی اسرائیل احسان خدا به وی می داند. (قصص آیه 76)

خداوند متعال با همه نعماتش در حق بندگانش احسان کرده است و از ما می خواهد که از آنچه در اختیارمان گذاشته احسان کنیم و پاداش هایی را برای ما هم در دنیا و هم در آخرت تعیین می کند

خداوند اهل احسان را دوست دارد

1-« أحْسِنُوا إنَّ اللهَ یحِبُّ المُحْسِنینَ»؛« نیکی کنید که خداوند نیکوکاران را دوست می دارد.»

2. «أحْسِنْ کما أحْسَنَ اللهُ إلَیک»؛ « نیکی کن همان گونه که خداوند به تو نیکی کرد.»

3. «إنَّ اللهَ یأمُرُ بِالعَدْلِ وَالاحْسانِ»؛« به درستی که خداوند بر عدالت و نیکوکاری فرمان می دهد.»

خداوند متعال  با همه نعماتش در حق بندگانش احسان کرده است و از ما می خواهد که از آنچه در اختیارمان گذاشته احسان کنیم و پاداش هایی را برای ما هم در دنیا و هم در آخرت تعیین می کند .

 

پاداش نیکوکاری

1. دوستی خداوند: « فَأَتاهُمُ اللهُ ثَوابَ الدُّنیا وَحُسْنَ ثَوابِ الاخِرَةِ واللهُ یحِبُّ المُحْسِنینَ»؛« پس خداوند به آنها (نیکوکاران) ثواب دنیا و پاداش نیک آن جهان را داد و خداوند نیکوکاران را دوست دارد.»

2. پاداش دنیایی: « لِلَّذین أَحْسَنُوا فی هذِه الدُّنیا حَسَنَة»؛  « برای کسانی که احسان می کنند در همین دنیا پاداشی است.»

3. پشتیبانی الهی:« إنَّ اللهَ لَمَعَ المُحسِنینَ»؛ « خداوند هر آینه با نیکوکاران است.»

 

شرایط نیکوکاری

1. پاسخگویی با نیکی بیشتر:« وَإذا حُییتُم بِتَحِیةٍ فَحَیوا بِأحْسَنَ مِنها»؛7 « هر گاه با نیکی ای مورد لطف قرار گرفتید، با نیکی ای برتر از آن پاسخ گویید.»

2. دوری از منت گذاشتن: عن أمیر المؤمنین علیه السلام أنََّهُ قالَ: « تَمامُ الاحسانِ تَرْک المَنِّ بِهِ ؛ احسان با دوری از منت گذاشتن [بر دیگران] کامل می شود.»

3. عدم تبعیض: عن امیر المؤمنین علیه السلام أنَّهُ قالَ: « المُحسِنُ مَنْ عَمَّ النَّاسَ بِالْاِحْسانِ؛ نیکوکار کسی است که همگان را مورد احسان قرار دهد.»


تو نیکی می کن و در دجله انداز                  کـه ایـزد در بیـابـانـت دهــد بــاز

کسی نیک بیند به هر دو سرای                    کـه نیکی رسانــد بـه خلـق خـدای

خدا را بر آن بنده بخشایش است                  که خلق از وجودش در آسایش است

 


نمونه ای از احسان


روزی « انس» نزد امام مجتبی علیه السلام نشسته بود که کنیزکی از کنیزکان امام وارد شد و شاخه گلی را به امام مجتبی علیه السلام هدیه داد. امام گل را گرفت و لبخندی زد و فرمود: « تو آزادی!» انس عرض کرد: « یابن رسول الله! آن جاریه فقط یک شاخه گل به شما هدیه کرد و شما او را آزاد می کنید؟» حضرت فرمود: « خداوند فرموده است: « وَإذا حُییتُم بِتَحِیةٍ فَحَیوا بِأحسَنَ مِنهَا»؛ هرگاه با نیکی ای مورد لطف قرار گرفتید، با نیکی ای بهتر آن را پاسخ گویید. این کنیز می خواست به من احسان کند و من نیز به او احسان کردم و بهترین احسان به او آزادی اش است.»


به روزگار سلامت شکستگان دریاب                 که خیرخاطر مسکین بلا بگرداند

چو سائل از تو به زاری طلب کند چیزی            بده وگر نه ستمگر به زور بستاند

منبع:payame quran.mihanblog.com

 1 نظر

عواملی برای نابودی گناه

20 اسفند 1390 توسط خدادادی


یکی از مهم ترین مسائلی که ذهن انسان را به خود مشغول نموده، مسئله رهایی از گناهان و نجات از عذاب ابدی است: «وَ سارِعُوا إِلی مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ اْلأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقینَ»؛ «و شتاب کنید برای رسیدن به آمرزش پروردگارتان؛ و بهشتی که وسعت آن، آسمان ها و زمین است؛ و برای پرهیزگاران آماده شده است».(1)

ایمان

انوار رحمت و مغفرت الهی همواره در حال تابیدن به انسان هاست، اما چگونگی و میزان دریافت این انوار در آن ها متفاوت بوده و به شایستگی و تلاش افراد وابسته است؛ زیرا برای دریافت این انوار قدسی قابلیت قابل نیز لازم است. این قابلیت به معنی دارا بودن شرایط آن است.

 

ایمان

انسان بدون ایمان، قابلیت دریافت مغفرت و هدایت از سوی خداوند را ندارد: «وَ الَّذینَ عَمِلُوا السَّیِّئاتِ ثُمَّ تابُوا مِنْ بَعْدِها وَ آمَنُوا إِنَّ رَبَّکَ مِنْ بَعْدِها لَغَفُورٌ رَحیمٌ»؛ «و آن ها که گناه کردند و بعد از آن توبه نمودند و ایمان آوردند، (امید عفو او را دارند؛ زیرا) پروردگار تو در پی این کار آمرزنده و مهربان است».(2)

اگر ایمان از دست برود، رابطه انسان با مغفرت یکباره بریده می شود و دیگر بهره برداری از این لطف عظیم امکان نخواهد داشت. زمانی که بر دل آدمی مُهر کفر زده شود، مانند ظرف در بسته ای می شود که اگر در همه اقیانوس های جهان فرو برده شود، قطره ای آب به درون آن نخواهد رفت. وجود چنین فردی همچون شوره زاری می شود که آب رحمت حق در آن به جای گل، بوته های خار پدید می آورد. اگر در شوره زار گل نمی روید، از کمبود باران نیست؛ از قابل نبودن زمین است.

در صورت توبه به سوی درگاه الهی و ایمان به هر آنچه که خدای متعال پذیرش آن را واجب کرده است (وجود باری تعالی پیامبران و اوصیای الهی، ملائکه، معاد و…)، خداوند آن ها را مشمول رحمت و مغفرت خود بگرداند.(3)

خداوند راه بازگشت را بر بنده های خود باز گذاشته و به آن ها امکان استغفار داده تا با توبه به درگاه خداوند از مسیر ناصواب گذشته بازگردند و با استغفار و درخواست عفو، گناهان گذشته آن ها را به طور کل محو نماید

توبه و استغفار

توبه کردن از اعمال بد گذشته و استغفار به درگاه خداوند متعال، یکی دیگر از مسائلی است که غفران الهی را نصیب انسان می کند: « فَانْتَقَمْنا مِنْهُمْ فَأَغْرَقْناهُمْ فِی الْیَمِّ بِأَنَّهُمْ کَذَّبُوا بِآیاتِنا وَ کانُوا عَنْها غافِلینَ» ؛ «سرانجام از آن ها انتقام گرفتیم و آنان را در دریا غرق کردیم؛ زیرا آیات ما را تکذیب کردند و از آن غافل بودند».(4)

خداوند راه بازگشت را بر بنده های خود باز گذاشته و به آن ها امکان استغفار داده تا با توبه به درگاه خداوند از مسیر ناصواب گذشته بازگردند و با استغفار و درخواست عفو، گناهان گذشته آن ها را به طور کل محو نماید.

 

اعمال نیک

عمل صالح، دل را نرم کرده و مانع رفتن به سوی سیئات می گردد و نیز موجب بخشش گناهان گذشته از سوی خداوند متعال می شود: «إِنْ تُقْرِضُوا اللّهَ قَرْضًا حَسَنًا یُضاعِفْهُ لَکُمْ وَ یَغْفِرْ لَکُمْ وَ اللّهُ شَکُورٌ حَلیمٌ»؛ «اگر به خدا قرض ‏الحسنه دهید، آن را برای شما مضاعف می‏ سازد و شما را می‏ بخشد و خداوند شکرکننده و بردبار است».(5)

 

پرهیز از گناهان کبیره

اگر انسان از بعضی گناهان اجتناب كنند، خدای عزوجل از بعضی دیگر در می‏ گذرد و در ضمن، حین اینكه در آیه شریفه وعده آمرزش داده شده، مؤمنان به ترك گناه دعوت شده اند: «إِنْ تَجْتَنِبُوا کَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ وَ نُدْخِلْکُمْ مُدْخَلاً کَریمًا»؛ «اگر از گناهان بزرگی که از آن نهی می‏ شوید، پرهیز کنید؛ گناهان کوچک شما را می‏ پوشانیم و شما را در جایگاه خوبی وارد می ‏سازیم». (6)

استغفار بندگان شایسته الهی مانند رسول اکرم صلی الله علیه و آله، فرشتگان و مؤمنان پاکدل در پیشگاه خداوند اثر دارد و طالبان مغفرت الهی با توسل به آن ها می توانند از این طریق به غفران ذات اقدس احدیت دست یابند

تبعیت از فرامین الهی

تبعیت از فرمان های الهی موجب ایجاد رابطه محبت آمیز بین خدا و بنده می گردد که این رابطه عاطفی، موجب نزول رحمت و مغفرت شده و گناهان آدمی را نابود می سازد: «قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاتَّبِعُونی یُحْبِبْکُمُ اللّهُ وَ یَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَ اللّهُ غَفُورٌ رَحیمٌ»؛ «بگو: اگر خدا را دوست می‏ دارید، از من پیروی کنید تا خدا (نیز) شما را دوست بدارد و گناهانتان را ببخشد و خدا آمرزنده مهربان است».(7)

 

توسل

استغفار بندگان شایسته الهی مانند رسول اکرم صلی الله علیه و آله، فرشتگان و مؤمنان پاکدل در پیشگاه خداوند اثر دارد و طالبان مغفرت الهی با توسل به آن ها می توانند از این طریق به غفران ذات اقدس احدیت دست یابند: «وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلاّ لِیُطاعَ بِإِذْنِ اللّهِ وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللّهَ تَوّابًا رَحیمًا» ؛ «ما هیچ پیامبری را نفرستادیم، مگر برای اینکه به فرمان خدا  از وی اطاعت شود و اگر این مخالفان، هنگامی که به خود ستم می‏ کردند (و فرمان های خدا را زیر پا می‏ گذاردند)، به نزد تو می ‏آمدند و از خدا طلب آمرزش می‏ کردند و پیامبر هم برای آن ها استغفار می ‏کرد؛ خدا را توبه پذیر و مهربان می‏ یافتند».(8)

منبع:payame quran.mihan blog.com

 

 نظر دهید »

فريب شيطان به نه طريق كاملا مشروع

16 اسفند 1390 توسط خدادادی

شیطان برای گمراهی انسان ها از راحترین و كاربردی ترین روش ها استفاده می كند. مواردی كه در نظر انسان ها عادی و مشروع است، آن چنان وسوسه می كند كه در همان طریق آدمی را به خطا می كشاند. پیامبر اعظم در حدیثی می فرمایند: نُه چیز است كه با وسوسه های شیطانی منجر به آفت زدگی برای انسان می شود …

شیطان برای گمراهی انسان ها از راحترین و كاربردی ترین روش ها استفاده می كند. مواردی كه در نظر انسان ها عادی و مشروع است، آن چنان وسوسه می كند كه در همان طریق آدمی را به خطا می كشاند. مثلا با ایجاد محبت به دنیا، محبت به مال، محبت به فرزند، اظهار علاقه در مقام های شغلی، شهوت، قدرت، و … گام به گام در مسیری قرار می دهد كه انسان را از فضائل دور می كند.

پیامبر اعظم حضرت محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله) در حدیثی می فرمایند:

” نُه چیز است كه با وسوسه های شیطانی منجر به آفت زدگی برای انسان می شود ؛

اول از همه گفتار و سخن گفتن است كه با وسوسه های شیطانی، دروغ و غیبت آن را در عبادت، تنبلی و خستگی رسوخ می كند، زیركی انسان تبدیل به خودنمایی می شود و یا بذل و بخششی كه همراه با منت گذاشتن باشد. در مواردی چون زیبایی ظاهری، انسان به وسوسه شیطان به خودنمایی و خودپرستی آلوده می شود. انسان بردبار با نیرنگ و فریب ابلیس به راه های سفاهت و ابلهی كشیده می شو. “

(خصال شيخ صدوق ص490)

پايگاه  فرهنگي و اطلاع رساني صاحب الزمان(عج)

 1 نظر
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6

مدرسه علمیه کوثر زرندیه

یا الله یا رحمن یا رحیم یا مقلب القلوب ثبت قلبی علی دینک
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • اثبات ولايت امام علي (ع)
  • اخبار
    • حوزه
    • سیاسی
    • فرهنگی
  • اخلاقی
  • اطلاعات عمومی
  • اللهم عجل لولیک الفرج
  • امام خامنه ای
  • داستان وشعر
  • دخترانه
  • درد دل
  • دشمن شناسی
  • ریحانه النبی
  • شهدا را یاد کنید حتی با یک صلوات
  • عرفان های نو ظهور
  • عقاید
  • قرآن نسخه ای شفا بخش
  • مذهبی
  • مشاوره ازدواج وخانواده
  • مطالب طنز
  • مناسبت ها
  • مهدویت
  • پزشکی
  • پژوهشي
  • گل گفته ها
  • گنجینه های نور

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

آمار وبلاگ

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس